Sabzevari P, Khoynejad G, Saffarian Tusi M R. Evaluation of the Effectiveness of Bowen's Family-Centered Approach on Improving Communication Patterns and Marital Conflicts in Women with Emotional Divorce. Islamic Life Style 2022; 6 (2) :133-140
URL:
http://islamiclifej.com/article-1-1055-fa.html
سبزواری پریسا، خوی نژاد غلامرضا، صفاریان طوسی محمدرضا. بررسی اثربخشی رویکرد خانواده محور بوئن بر بهبود الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی. سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت. 1401; 6 (2) :133-140
URL: http://islamiclifej.com/article-1-1055-fa.html
1- دانشجوی دکتری، گروه علوم تربیتی و مشاوره، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
2- گروه علوم تربیتی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران (نویسنده مسئول). ، rkhoy@yahoo.com
3- گروه علوم تربیتی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
چکیده: (1192 مشاهده)
هدف: طلاق عاطفی بهعنوان یک آسیب اجتماعی، اولین مرحله در فرایند طلاق و بیانگر شدت تعارضات زناشویی نشات گرفته از عوامل بیشماری چون بدکارکردی الگوهای ارتباطی زوجین است. لذا؛ مطالعه حاضر، بهمنظور بررسی اثربخشی رویکرد خانواده محور بوئن بر بهبود الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی انجام شده است.
مواد و روشها: پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان دارای تعارض زناشویی مراجعهکننده به سازمان مرکزی بهزیستی شهر اصفهان در بازه زمانی سهماهه اول سال 1399 بودند که پس از غربالگری، 30 آزمودنی دچار طلاق عاطفی، به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش مقیاس الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی بود. آزمودنیهای گروههای آزمایش در برنامه آموزشی خانوادهدرمانی بوئن شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. درنهایت دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر چند متغیری) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بیانگر آن بود که رویکرد درمانی بوئن منجر به تفاوت معنادار در میانگین پسآزمون نمرات گروه آزمایش در هر دو متغیر تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی شد.
نتیجهگیری: رویکرد درمانی بوئن میتواند در کاهش میزان تعارضات زناشویی و بهبود الگوی ارتباطی زنان دچار طلاق عاطفی سودمند باشد و متعاقب آن، طلاق عاطفی را کاهش و سازگاری زناشویی را افزایش دهد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
بالینی دریافت: 1400/11/3 | انتشار: 1401/1/10