1- دانشجوی دکتری، گروه کلام اسلامی، دانشگاه قم، قم، ایران
2- استادیار مدیر گروه فلسفه و کلام ، دانشگاه قم ،قم ،ایران (نویسنده مسئول). ، abbas_izadpanah@yahoo.com`
چکیده: (1118 مشاهده)
امروزه شاهد گسترش و رونق علوم و دانش های فراوانی هستیم که در گذشته نه چندان دور، این علوم به عنوان رشته علمی، وجود نداشته است. برخی از این دانش ها وارداتی بوده و دارای خاستگاه غربی اند. از جمله این دانش ها، فلسفه دین است. فلسفه دین، دانشی است نو که تقریبا بدون کم و کاست و بر اساس فرهنگ حاکم بر جهان غرب و الهیات مسیحی، وارد جهان اسلام شده است. ورود معیوب و بیمار گونه این دانش، سبب شده است که پس از سال ها، هنوز هم وقتی تعریفی از فلسفه دین در جهان اسلام ارائه می شود، رو نوشتی از ماهیت غربی آن است. بنابر این، در مقاله حاضر سعی شده است تعریف های رایج از فلسفه دین، به ویژه از منظر فیلسوفان دین ایرانی را که ناظر به مقام «هست و تحقق» می باشد، به نقد بکشد. در ادامه ضمن ارائه تعریف مختار که ناظر به فلسفه دین در مقام «تعریف و باید» می باشد، تفاوت فلسفه دین با علوم و دانش های همگن، نظیر علم کلام، فلسفه معرفت دینی و... مقایسه شده است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
بالینی دریافت: 1399/1/22 | انتشار: 1399/3/31